loading...
امپراطور فوتبال گیلوان
saeid mousavi بازدید : 348 نظرات (2)

 

 

Click the image to open in full size.

سیاست بارسلونا واقعا با انواع کثافت کاری ها در هم آمیخته می شود.

قسمت اعظم آن مربوط به داوری ها و کمک های فراوانی که سال هاست که بارسلونا با کمک های داوری جام هایی معتبر کسب می کند و به این می بالند که طی این4 سالی که با پپ بوده اند 14 جام برده اند غافل از اینکه اگر بخواهیم وجدانی به تمامی این جام ها نگاه کنیم می بینیم که 9 جام از این14 جام با کمک مستقیم داوری به آن ها رسیده!.
جالب است بدانیم که رئیس های کل اسپانیا و اروپا یعنی ویار و پلاتینی همیشه حمایت کامل خود را از تیم بارسلونا نشان می دهند.ابتدا از ویار شروع می کنیم.اول اینکه ویار کاتالانی ست.این خودش گویای خیلی چیز ها است.در همین قسمت سری می زنیم به گفته های خوان لاپورتا مدیر سابق بارسا.خوان لاپورتا در یک مراسم تبلیغاتی در بیانیه ای این حرف ها را به زبان آورد: : لاپورتا باز هم مسئله کمک ویار به بارسا را تائیدکرد .
مدیر سابق بارسلونا از مدیران فعلی این تیم خواست که روابطشان با فدراسیون فوتبال اسپانیا را بهتر کنند . لاپورتا گفت :" وظیفه مدیران بارسا این است که روابطشان با فدراسیون را به خوبی روابط ما کنند . "
مدیر سابق بارسا باز هم علنا اعلام کرد که دست های پشت پرده ای وجود داشته و آنها روابط خاصی با فدراسیون داشته اند . خوان لاپورتا ، حرفهای اخیر دستش گودای را تائید کرد که اخیرا تائید کرده بود که دست ویار با بارسا در یک کاسه است .
کمی بیشتر نگاه کنید چرا ویار در هنگام اهدای جام به بارسا بسیار خوشحال است اما هنگام جام دادن به رئال و کاسیاس آنقدر ناراحت است که یکی نداند فکر می کند ویار رئیس بارسلوناست.
از طرفی دیگر پلاتینی:این مرد یک آنتی رئالی اصیل است در این هم شکی نیست.کافیست فقط به جایزه های فردی که یوفا به بازیکنان مختلف می دهد نگاه کنید.همیشه از بین 3 کاندید نهایی 2 نفر از بارسا هستند اگر به سال2010 برگردیم جایی که اشنایدر در اینتر4 جام برد و تا فینال جام جهانی هم هلند را بالا آورد اما نهایتا حتی جزو 3 نفر نهایی هم نشد حتی رونالدو هم در این لیست حضور نداشت.و در آخر مسی که در کوپا آمریکا گند زده بود برنده این جایزه شد!!!سال قبلش(2009) هم همین طور شد.سال بعدش(2011) هم همین طور.2012 هم همین طورمی شود.نگویید نه چون نه رونالدو و نه کاسیاس نمی توانند با پلاتینی بجنگند. رونالدو هر چقدر هم که عالی بود باز هم هیچ شانسی نداشت زیرا بارسلونا با نفوذ های سیاسی خود در یوفا هر ساله این جایزه را به مسی می رساند و به رونالدو تحمیل می کند که تا وقتی پلاتینی هست توپ طلا به تو نخواهد رسید.دوباره به عقب برمی گردیم سال2006 وقتی که زیدان درخشش غیر قابل باوری در جام جهانی داشت بازهم توپ طلا به یک رئالی نرسید و به کاناوارو رسید در صورتی که آن سال زیدان شایسته ترین فرد برای توپ طلا روی کره ی زمین بود.باز هم به عقب تر برمی گردیم.سال 1999 زمانی که منچستر یونایتد سه گانه کرد اما توپ طلا به پاتریکس کلایورتی رسید که آن سال در بارسا هیچی نبرد ویاداور می کنم که کلایورت بازیکن بارسا بود.
امسال هم که دیدید چطور اینیستا به جایزه ی بهترین بازیکن اروپا رسید.و مسی را دیدید که چطور به جایزه ی اونزه طلایی رسید.مطمئنا پارسال هم دیدید که مسی چگونه کفش طلا را برد با گلی که الکسیس زد و به نام او نوشتند با گل های خنده دارش از روی نقطه پنالتی به اسپانیول(برگشت)که حتی گذارشگر ایرانی ای که قبلش اعلام کرده بود بارسایی است هم اعلام کرد که مسی با کمک داور در این مسابقه چند گل زده.
از این بحث می گذریم می رویم سراغ داوری ها که تعدادش از یادمان رفته داوری هایی که بارسا با آن ها به قهرمانی هایش رسید.امیدوارم گلی که شفچنکو با پیراهن میلان به بارسا زد را فراموش نکرده باشید گلی که با تمارض پویول به ثمر رسید و داور هم از این گل گذشت.امیدوارم فراموش نکرده باشید زمانی که بوسکتس2 کارت زرد گرفت و اخراج نشد و گواردیولا هم بلافاصله او را تعویض کرد در حالی که خود بوسکتس داشت شاخ در می آورد.یادتان نرود والدز با زانو به سر بازیکن کوپنهاگن در هوا ضربه زد و پویول هم هم زمان با والدز جفت پا از پشت به بازیکن کوپنهاگن زد سپس بسیار عصبانی هم شد انگار که او را زده باشند.اما داور حتی یک کارت زرد هم از جیبش بیرون نکشید.(اینم عکسش)

تعجب نکنید! این صحنه کشتی کج نیست! مسابقه فوتبال بارسا است!
قانون فیفا برای چنین خطایی:
1- این خطا را دروازبان در حالت تک به تک انجام داده و صرفه نظر از شدت آن مستقیم باید اخراج شود!
2- چنین خطایی که سلامتی بازیکن را به خطر می اندازد باید مستقیم اخراج شود

3- اگر بارسلونا باشد ، توپ به نفعه بارسا به گردش در می اید و

والدس هیچ کارتی به خاطر حرکت وحشیانه خود نمیگیرد!

 

******

 

 

یادتان باشد 6 پنالتی بازی بارسا-چلسی که داورش اکنون در جزیره ناکجا آباد سکونت دارد.الکلاسیکوی نیوکمپ را یادتان می آید.سال2009 بازی رفت در نیوکمپ همان بازی ای که 1-0 با گل زلاتان باختیم.اشتباهات وحشتناک داوری را یادتان می آید تمارض های وحشتناک بازیکنان بارسا.پنالتی های نگرفته برای رئال.گل آفساید زلاتان وانواع کثافت کاری های دیگر یکی از بازیهای وحشتناکی بود که هرگز از یاد دوستداران فوتبال پاک نخواهد شد.یادتان نرود وحشی گری های مسی که در مقابل اینتر که مایکون را به بد ترین نحو ممکن بار ها و بار ها زد اما داوران چه کردند؟دریغ از یک تذکر!!!در همان بازی اما بازی برگشت تمارض ترسناک بوسکتس مقابل تیاگو موتا که موجب اخراج او شد!(اینم عکش)

واقعا نمی شود به او تمارض گفت نیاز به واژه گنده تری دارد.اخراج فن پرسی را به خاطر دارید.اگر ندارید بار دیگر فیلم آن را ببینید که داور چطور آرسنال و ونگر را نابود کرد .در حالی که فقط یک ثانیه از سوت داور می گذشت که فن پرسی آن ضربه را زد.در همان بازی وحشی گری های آبیدال را دیدید.تمارض خنده دار ماسچرانو مقابل لاسانا دیارا در نیوکمپ را دیدید که فقط برای اتلاف وقت بود تا چاشنی اش هم که کارت زرد به لاسانا بود به زیر زبان ماسچرانو برسد یا تمارض خنده دار دیگری مقابل آدبایور را دیدید در فینال کوپا جایی که آدبایور شانه ماسچرانو را لمس کرد تا ماسچرانو دردش را در ناحیه صورتش حس کند و کارت زرد داور را به آدبایور هدیه کند.
حالا می رسیم به فجیح ترین:نیمه نهایی چمپیونز لیگ 2011 جایی که رئال با تمارض های وحشتناک بازیکنان بارسلونا و وحشی گری آنان بازی را باخت.ان بازی واقعا خنده دار بود اخراج په په بر روی تمارض آلوز که جهانیان به آن خندیدند.سیلی پینتو به آربلوا فراموش نشود.توهین نژاد پرستانه بوسکتس به مارسلو توهینی که اگر در انگلیس بود بوسکتس 8 هقته محروم می شد.مانند جدال سوارز و اورا اما بارسا بارساست.بازی برگشت بد تر بود گل سالم هیگوئین پذیرفته نشد تا بارسا با این همه کثافت کاری به فینال برود.بازی 5-0 فراموش نشود زمانی که بازی2-0 بود آقای گواردیولا با رونالدو لج کرد و توپ را به او نداد.زمانی که بازی2-0 بود پنالتی مشخصی که بر روی کریستیانو نگرفتند آن پنالتی می توانست سرنوشت بازی را عوض کند اما...قهرمان چمپیونز لیگ هم شدند.اما داور ها حتی به پورتو هم رحم نمی کنند جایی که بارسلونا بازی را 2-0 برد ولی 2 پنالتی مسلم برای پورتو گرفته نشد تا بارسلونا حتی سوپر کاپ اروپا را هم با کثافت کاری ببرد.بازیکنان بارسلونا بازیگر هستند.داوران هم پدرانشان که نگران فرزندان خود هستند و هر وقت که فرزندانشان به مشکل برمی خورند هوایشان را نگه می دارند.سوپر کاپ اسپانیا را به خاطر دارید پنالتی مشخصی که روی کریستیانو گرفته نشد تا والدز کرم خود را به رونالدو ریخته باشد.بازی برگشت چی ؟مشت ویا به اوزیل بی جواب ماند و فدراسیون هیچ واکنشی نشان نداد پینتو هم گردن هیگوئین را طوری گرفته بود که انگار قصد خفه کردنش را دارد. انگشت مورینیو بسیار بزرگ شد اما حرکت زشت مسی خطاب به نیمکت رئال چی؟ فریاد های پپ که به نیمکت رئال می گفت:شما یک باند هستید چی؟ این بازی هم گذشت.بازی رفت کوپا را یاد دارید.جایی که داور شلوار همه ی طرفداران بارسا را که از ترس کثافت کرده بودند شست. با زود تر تمام کردن بازی با اخراج نادرست راموس.با خیلی چیز هایی که گفتنشان یک شاهنامه می خواهد.بازی بسیار افتضاحی بود از سوی بارسا و تیم داوری هم به مقدار پولی که گرفته بودند 2 برابر کار کردند تا اضافه خدمت کرده باشند.توپ جمع کن های نیو کمپ وقتی ناپدید شدند کسی کثافت کاری ای به این بزرگی را ندید.وقتی هنوز 2 دقیقه به پایان مانده بود کسی ندید که داور سوت پایان را زد.همان سال بارسا –میلان را دیدید.که چگونه داور پنالتی ای که توپ هنوز درون زمین نبود را به بارسا تقدیم کرد تا آن ها بدون مشکل صعود کنند و داور سر پنالتی مشخصی که ژاوی بر روی زلاتان انجام داده بود کور شد.در بازی های دوستانه تمارض الکسیس را دیدید. مقابل پی اس جی آنقدر تمارضش خنده دار بود که بازیکن حریف خندید اگر چه بازی مهمی نبود اما باز هم یکی از بازیکنان بارسا تکنیک ناب کاتالانی را که نام دیگرش تمارض است به نمایش گذاشت.سوپر کاپ اسپانیا جایی که گل آفساید پدرو سرنوشت بازی را به سود خود به پایان رساند.اگر چه رئال در بازی برگشت حال بارسا را گرفت.حالا هم نوبت سویا بود تا بارسا در یک بازی که حقش تساوی هم نبود ناجوانمردانه پیروز شود البته به کمک تمارض فابرگاس وهند تیاگو.گل آفسایدی که 2 بازیکن در موقیعت آفساید بودند. این داستان تمامی ندارد.اما سری بعدی در راه است تا دنیا دنیاست داور طرف بارسلوناست.بارسلونا جنایت کار است.با وجود این همه ناداوری که گفتم و خیلی چیز هایی که نگفتم باز هم فکر می کنید که اشتباه داوری جزوی از فوتبال است.این ها همه برنامه ریزی شده هستند. به نوشته ی زیر توجه کنید
يوفا تماس سرمربي بارسلونا با داور ديدار اين تيم با چلسي را تاييد كرد. گزارش اتحاديه فوتبال اروپا تلاش "فرانك رايكارد" سرمربي بارسلونا براي صحبت با "آندرس فريسك" داور ديدار اين تيم با چلسي را تاييد كرد. براساس گزارش "پاسكال فراتليا" مدير مسابقات يوفا، بنا به گفته داور سوئدي ، رايكارد در پايان نيمه نخست بازي رفت بارسلونا و چلسي در كنار زمين مسابقه و ابتداي راهروي خروجي ورزشگاه اختصاصي نيوكمپ شروع به صحبت و احوال پرسي با فريسك كرد و اين صحبت تا پشت در اتاق رختكن داوران نيز ادامه يافت. به‌گفته فريسك ، رايكارد هلندي قصد داشت تا در مورد رخدادهاي نيمه نخست بازي نيز با داور صحبت كند، ولي فريسك به وي گفت كه صحبت مسوولان تيمها با داور در مورد بازي پيش از اتمام مسابقه عملي نامناسب است.
درپايان ديدار رفت بارسلونا و چلسي،"خوزه مورينيو" سرمربي تيم لندني چلسي با اعتراض و سر و صدا مدعي شده بود كه سرمربي بارسلونا در بين دو نيمه با داور صحبت كرده و قصد تباني با وي را داشته است. اين اظهارات بلافاصله از سوي رايكارد، ديگر مقامات بارسلونا و مسوولان يوفا مورد تقبيح و تكذيب قرار گرفت.
اين مساله نهايتا موجب شد تا فريسك كه يكي از باتجربه‌ترين و مشهورترين داوران جهان است اعلام كند از حرفه داوري كنار خواهد رفت. با اين همه پس از چند روز فريسك با ميانجيگري مقامات يوفا و اعلام كرد كه از تصميم قبلي خود چشم‌پوشي كرده و آماده بازگشت مجدد به شغل داوري فوتبال است.
با اين همه كه با افشاي صحت ادعاي مورينيو توسط داور سوئدي می توان به این پی برد که رایکارد قصد تبانی را داشته.

از بحث داوری ها خارج می شویم : پپ چرا استعفا داد؟ خواهشا تخیلی فکر نکنید از شکست به رئال نترسید.ماجرا چیز دیگری است.او قبل از اینکه از بارسا کنار برود از ماه ها پیش اش تحت فشار صهیونیست (اسرائیل) بود.اگر در جشن خداحافظی گواردیولا کمی بهتر نگاه کنیم میبینیم که ساندرو راسل و جرارد پیکه چندان هم ناراحت نبودند.وقتی که لاپورتا جایش را به روسل داد کسی وجود داشت که پشت تمام جنایت های بارسلونا بود او کسی نبود جز پینی ذهابی دلال بزرگ یهودی صهیونیست.وقتی که لاپورتا به جشن عروسی دختر پینی ذهابی به اسرائیل سفر می کند قراردادی سری و مخفی را امضا می کند تا از صهیونیست کمک بگیرد.در این میان از دیدار دوستانه سفیر اسرائیل و روسل نباید به راحتی گذشت.امضای ذهابی در بسیاری از انتقالات مشکوک دهه اخیر دیده می شود.از آوردن آبرآموویچ به چلسی گرفته تا سپردن پورت موث به دست الکساند گایداماچ پسر ارکادی سیاست مدار رژیم اشغالگر قدس.
نکته جالب توجه دیگر این است که دلال هر سه بازیکن مورد غضب پپ(رونالدینیهو-ابراهیموویچ ـ پیکه)ذهابی بوده است. وقتی که رونالدینیهو آرزوی پیروزی لبنان بر اسرائیل را کرد با این که این بازیکن در اوج آمادگی بود پپ او را از لیست بارسا خط زد.خط خوردن او از لیست پپ درست چند روز پس از این بیانیه ی رونالدینیهو صورت گرفت.زلاتان هم که در کتاب خاطرات خود نوشت پپ با من رفتار سردی داشت و من به هر جایی که وارد می شدم پپ از آن جا خارج می شد.
جرارد پیکه نیز برای اثبات ارادت خود به صهیونیست از هیچ کاری اعم از سفر به سرزمین های اشغالی و دیدار با شیمون فرز دریغ نورزید.از طرف دیگر گواردیولا با مضحک خواندن جریمه کانوته برای دفاع از فلسطین گفت :این که کانوته برای ابراز نظرش در مورد کشتار مردم بی گناه جریمه شود کاری بسیار مضحک است.اظهاراتی که بازتاب گسترده ای را درپی داشت.اوج اختلاف با مافیای صهیونیستی هم از همین جا آغاز شد اما افکار عمومی پذیرای برکناری مربی ای که در 4 سال 14 جام برای بارسا آورد(بحث داوری رو در بالا آنجام دادم!) نبود.فشار ها افزایش یافت تا پپ مجبور شود تا سفری تحمیلی به اسرائیل داشته باشد به بهانه حضور در یک کنسرت!!!درخواست او برای کم شدن فشار های رسانه ای موجب خشم رسانه های اسرائیل می شود این عامل در کنار رابطه ی خواننده کنسرت با لابی صهیونیست ها می تواند قطعات پازل سردی رابطه ی پپ با لابی صهیونیست را تکمیل کند پازلی که نتیجه آن بعد ها می شود علت خداحافظی 24 ساعته پپ از بارسا.!!!راز های پیچیده تر جریان وقتی آشکار می شود که نام بانک ja caixa اسپانسر باشگاه بارسلونا با نام صهیونیستی عجیر شده است از سرمایه گذاری های عظیم تا فعالیت های تبلیغاتی! البته ماهیت صهیونیستی این بانک چندان هم پیچیده و محرمانه نبود چرا که همین چندی پیش بود که کار به جایی می رسد که مدافعین حقوق فلسطین در مقابل یکی از شعبه های این بانک در کاتالونیا تجمع می کنند و انزجار خود را از این روابط نشان می دهند.از دست دادن لالیگا با شکست در الکلاسیکو و حذف شدن در نیمه نهایی چمپیونزلیگ بهترین فرصت بود تا مدیریت علیرقم شایستگی های پپ از او چشم پوشی شود.و پپ از بارسا برکنار می شود.
حالا چه می گویید باز هم شک دارید که بارسلونا جنایت کار است ..

حالاچند عکس از کثافت کاری های شانسلونایی ها

 

Click the image to open in full size.

بزن مسی ! بزن ! آفرین!


در حالی که بازیکن حریف هیچ کاری به مسی نداره ،

مسی شروع به در گیری با این بازیکن میکنه

و درپایان حریف بیچاره اخراج میشه!!!

در اینجاهم مسی هویت واقعی خودش را نشون میده

و به سمت یکی از بازیکنان حریف "آب دهان" پرتاب میکنه

، ولی متاسفانه بعدش هیچ جریمه ای نمیشه!

نمیدونم کافیه یا بازم تصویر بزارم....

 

 

 

 

 

ادامه نوشته را بخوانید.صحبت از اسرائیل است شوخی که نیست اینها افرادی هستند که مردم بی گناه را اعم از زن و بچه و پیر مرد می کشند.آدم ها را زنده زنده سر می برند. آدم ها را به رگبار می بندند.اینها یک کشور را اشغال می کنند .فیلمی ضد پیامبر(ص) می سازند. آیا با وجود اینها خریدن داور ها برایشان کار سختی است مسلما نه.کاتالان ها از قبیله ای هستند که انگلیس فرار کرده اند و دلیل وجود پرچم انگلیس در لوگوی بارسا نیز همین است.آن ها افرادی هستند که قهرمانی های رئال را زیر سوال می برند.آن ها قومی وحشی هستند.آن ها سرباز اسرائیلی را دعوت به ال کلاسیکو می کنند.اما از طرفی دیگر صفحه فیس بوک مارسلو را به خاطر دفاع از فلستین بلاک می کنند.خوشحالیم که کریستیانو طرف فلسطین است و در رئال کسی طرف اسرائیل نیست.اما چوب خدا صدا ندارد با مصدومیت های بازیکنان بارسا و شکست احتمالی شان در نیوکمپ این موضوع اثبات می شود و به امید خدا رئال قهرمان لالیگا می شود.آیا باز هم جای شکی باقی مانده چه کسی پس از خواندن این مقاله فکر می کند که بارسلونا جنایت کار نیست؟ مطمئنا هیچ کس چون حقیقتی است سپید تر از برف:بارسلونا جنایت کار است.

 

saeid mousavi بازدید : 93 نظرات (3)

هواداران عزیز

وقتی ۱۵ سال پیش به تیم محبوبم استقلال پیوستم، هرگز تصور نمی کردم روزی با حمایت هواداران پر شور و دوست داشتنی آبی دل استقلالی به جایگاه کنونیام رسیده که در آستانه ۳۶ سالگی ، هنوز با تمام وجود و با ذره ذره توانم برای هواداران بتوانم به میدان بروم.

بازیکن و کاپیتان استقلال بودن، افتخاری است که برای ” فرهاد مجیدی” فراموش شدنی نیست. بازی کردن در تیمی که بزرگانی چون شادروان ناصر حجازی، علی جباری و حسن روشن روزگاری در آن عضویت داشتند یا پوشیدن پیراهن شماره ۷ که در گذشته بر تن تکنیکی ترین بازیکن آسیا ” مجید نامجو مطلق ” بوده یا بستن بازوبندی که بر دستان ستارگانی چون برادران بیانی و جواد زرینچه بوده برای ” فرهاد ” فرزند کوچک خانواده بزرگ استقلال مایه اعتبار و افتخار است .

در این مدت در شادی و غم های زیادی با هواداران عزیز سهیم بوده ام . با شادی هوادار خندیدم و با گریه آنها اشک ریختم. پیروزی های دربی، جشن قهرمانی های لیگ برتر و جام حذفی ، شکست ها و از همه غم انگیز تر از دست دادن اسطوره تاریخ باشگاه استقلال ناصرخان حجازی که روز تلخی برای من و هواداران بود، هیچگاه از خاطرم نمی رود.

با عنایت خداوند متعال، حمایت هواداران و لطف نام بزرگ و پیراهن آبی” استقلال” به آرزوهای مادی و معنوی خویش رسیده ام و مانند آقایانی که با خودخواهی ، همواره استقلال را مدیون خود می دانند یا در نبود خود ذلت استقلال را آرزو می کنند، فکر نمی کنم. هر چه دارم از استقلال و هوادارانش است و هر کجا که باشم برای سربلندی استقلال تلاش خواهم کرد. اما امروز ، پس از تحمل و سپری کردن روزهای سخت و فرا رسیدن روزهای آبی رنگ زندگی ورزشی ام ، می خواهم سخت ترین تصمیم زندگی ام را برای هواداران بازگو کنم .

طرفداران دوست داشتنی،

بر حسب صبر و تعصب تا به امروز سکوت کردم (حتی در روزهایی که در اوج آمادگی و بنا به سلیقه فنی! نیمکت نشین بودم صحبتی نکردم تا آرامش تیم و مجموعه استقلال برهم نخورد) و برای اثبات خویش تلاش و مبارزه کردم اما امروز وقتی می شنوم که آقایان عامل ناکامی تیم را تشویق فرهاد مجیدی توسط هواداران خونگرم استقلال می دانند برایم تاسف آور است . قطعا روزی با وجود و حضورم برای سربلندی استقلال تلاش کردم اما در این روزها اتفاقاتی افتاد و صحبتهایی شنیدم که به این نتیجه رسیدم باید برخلاف میل باطنی ام از فوتبال خداحافظی کنم .

 

علیرغم پیشنهادات بسیار از تیمهای داخلی از ابتدای فصل تاکنون، نتوانستم در ایران پیراهنی جز پیراهن آبی بپوشم و بسیار مایل بودم با حضور در تیم محبوبم استقلال به همراه دیگر بازیکنان بتوانم جام قهرمانی لیگ و حذفی را فتح کنم و در نهایت با پیراهن استقلال از میادین فوتبال برای همیشه خداحافظی کنم که این امکان فراهم نشد و گویا تقدیر برای من این چنین بود.

 

هر کجا که باشم خود را سرباز استقلال می دانم و امیدوارم در آینده، در کسوت های دیگر بتوانم دین خود به هواداران پرشور استقلال را با کسب جام های متعدد، ادا نمایم.

در این جا لازم می دانم از کلیه مدیران، کارشناسان، مربیان، بازیکنان، کادر پزشکی، تدارکات، پشتیبانی تیم و نیز ارباب جراید که در ادوار مختلف، اسباب زحمت آنها را فراهم نمودم، سپاسگزاری نمایم .

در پایان ، از هواداران متعصب و دوست داشتنی استقلال که همواره در سرما و گرما مرا مورد حمایت و تشویق خویش قرار داده، صمیمانه قدردانی کرده و امیدوارم عذر “جدایی ناخواسته” سرباز خویش را پذیرا باشند .

بی گمان هیچگاه خود را از استقلال جدا ندانسته و الطاف، حمایت ها و تشویق های هواداران پر شور و فهیم استقلال از خاطره ام پاک نخواهد شد و هر جا که باشم برای موفقیت آنها دعا خواهم کرد .

به امید قهرمانی استقلال در مسابقات داخلی و بین المللی و سرافرازی و تندرستی هواداران عزیز انشاءا…

برادر کوچک شما

فرهاد مجیدی

 

کاپیتان فرهاد بخاطر تمام لحظات زیبایی ک برای ما تاجیا رقم زدی ازت ممنونم

saeid mousavi بازدید : 88 نظرات (0)

نکونام، مهمترین بازیکن ایران از نظر فیفا

 

 

 

سایت فیفا در گزارشی قابل توجه، آخرین وضعیت تیم‌ملی فوتبال ایران را در راه صعود به جام‌جهانی از زبان جواد نکونام، کاپیتان تیم‌ملی بیان کرده است.

گزارشی جالب توجه که در آن نکونام به‌عنوان رکن اصلی تیم‌ملی در راه صعود به جام‌جهانی معرفی شده با تاکید بر اینکه با مسئولیت سنگین بر دوش جواد، اگر او بتواند وظیفه کاپیتانی و بازیسازی را در تیم‌ملی به بهترین شکل انجام دهد ایران می‌تواند صعودش را به جام‌جهانی برزیل قطعی بداند...

فیفا از کاپیتان تیم‌ملی و هافبک استقلال به‌عنوان سرشناس‌ترین و موثرترین ستاره تیم کروش یاد می‌کند...

ستاره‌ای که در این گفت‌وگو از روزهای طلایی‌اش می‌گوید و تجربیاتی که نسل او از یک دهه قبل آغازگر درخشش‌هایش بوده‌اند و حالا نکونام قصد دارد همه توان خود و یارانش را به تیم فعلی انتقال دهد...

 

 

 

جواد نکونام

مسیر طولانی

دور نهایی رقابت‌های مقدماتی جام‌جهانی برای ایران به بهترین شكل ممكن آغاز شد و تیم‌ملی در مصاف با ازبكستان به برتری یك بر صفر دست یافت و البته این پیروزی در ادامه با تساوی تقریباً ناامید كننده بدون گل مقابل قطر در تهران دنبال شد.

نكونام هیچ پیش زمینه ذهنی نسبت به اتفاقاتی كه قرار است در آینده رخ دهد، ندارد: ما به خوبی می‌دانیم كه فرایند صعود به جام‌جهانی یك مسیر طولانی است و حضور در مرحله نهایی این رقابت‌ها بسیار سخت است. هدف اصلی ما این است كه بهترین نمایش ممكن را ارائه دهیم و با كسب امتیازات لازم صعودمان را به عنوان یكی از دو تیم راه یافته به مرحله نهایی این رقابت‌ها از گروه خودمان قطعی كنیم. در حالی به بازی سوم رسیدیم كه یك پیروزی ارزشمند خارج از خانه مقابل ازبكستان به دست آورده‌ایم، اما با قطر هم در خانه هم مساوی كردیم. این مسئله نشان می‌دهد كه به هیچ وجه جایی برای پیش‌بینی كردن نیست. زمانی تقریباً صعود به جام‌جهانی قطعی می‌شود كه بیش از نیمی از بازی‌ها به پایان رسیده باشد. كاپیتان تیم‌ملی فوتبال ایران درباره شانس ایران برای صعود با صراحت می‌گوید: روی كاغذ هیچ تیمی شانس بیشتری نسبت به دیگری ندارد، اما ممكن است در زمین همه چیز به یكباره عوض شود. ما از رقابت‌های مقدماتی جام‌جهانی در سال‌های گذشته درس گرفته‌ایم و در حال حاضر قصد داریم با صرف انرژی و تلاش زیاد امتیازهای لازم را جمع كرده و به هدفمان برسیم. ایران تیم توانمندی است و ما تمام تلاشمان را برای صعود انجام خواهیم داد. جواد نكونام یكی از بازیكنانی بود كه در جام‌جهانی 2006 آلمان كه ایران سومین جام‌جهانی‌اش را تجربه می‌كرد، حضور داشت. او از این دوره از رقابت‌ها و تجربه‌اش از حضور در جام‌جهانی خاطرات زیادی دارد: بازی كردن در جام‌جهانی آرزوی هر بازیكنی است و من به خودم می‌بالم كه برای تیم‌ملی كشورم بازی كرده‌ام و فوتبال كشورم را در بزرگ‌ترین تورنمنت به همه كشورها نشان دادم. این احساس واقعاً شیرین و لذت بخش است. از آنجایی كه این حس را تجربه كرده‌ام، باید تلاش كنم تا آن را به بازیكنان جدید انتقال دهم. من با آنها درباره اهمیت جام‌جهانی و بازی كردن در آن صحبت می‌كنم و این كه احساس غرور ملی چگونه حسی است تا با انتقال این حس آنها انگیزه بیشتری پیدا كنند و تلاششان را چند برابر كنند.

رمز موفقیت

در سال‌های اخیر ایران ثابت كرد كه چیزی فراتر از حریف قوی برای تیم‌های آسیایی است.

به نظر جواد نكونام این پیشرفت این گونه آغاز شده است: نسلی كه به همراه من فوتبال را شروع كردند، در بازی‌های آسیایی 2000 به بلوغ رسیدند. ما تجربیات زیادی را كسب ‌كرده‌ایم. در سال‌های 2002 و 2006 در بازی‌های آسیایی حضور داشتیم و در سال 2004 نیز در جام ملت‌های آسیا بازی كردیم و توانستیم به مقام سومی دست پیدا كنیم. این موضوع به این معنا بود كه ما این شانس را داریم كه به طور مستمر در بازی‌های رسمی حضور داشته باشیم. این مسئله به ما این قدرت و تجربه را داد كه بتوانیم به جام‌جهانی 2006 صعود كنیم. اگر بخواهیم به گذشته نگاه كنیم، فكر می‌كنم كه بیشتر بازیكنان تیم‌ملی در آن زمان با بازی كردن در لیگ‌های حرفه‌ای و تورنمنت‌های سخت به خوبی آماده شده بودند، نه به خاطر داشتن یك مربی عالی. بنا به مجموعه دلایل فوق به نظر من در این دوره از رقابت‌ها شانس خوبی برای صعود داریم.

بازی‌ در لیگ اسپانیا

كاپیتان تیم‌ملی فوتبال ایران به مدت یك سال از دوران حرفه‌ای بازیگری‌اش را در پمپلونا سپری كرد و در تیم اوساسونا توپ زد. نكونام از آن دوران خاطرات بسیار خوشی در ذهن دارد: تجربه عالی بود. از هر جهت كه فكرش را بكنید. من با مشكلات زیادی در اوایل حضورم در این تیم روبه‌رو شدم. مشكل سازگاری با شرایط و جو حضور در یك كشور خارجی و همچنین عادت كردن به سبك بازی فوتبال در اسپانیا. این چالشی كه من تجربه كرده‌ام ثابت كرد كه یك بازیكن ایرانی این توانایی را دارد كه بتواند در قوی‌ترین لیگ فوتبال جهان حضور داشته باشد. همه از من حمایت می‌كردند، خصوصاً در زمانی كه در دومین فصل حضورم در اسپانیا مصدوم شدم. فصل سوم كه به تیم بازگشتم به شكلی كاملا دراماتیك همه چیز رو به پیشرفت بود. 9 گل را به ثمر رساندم و عنوان بهترین هافبك لالیگا را به دست آوردم. ما همیشه عادت داشتیم در اوساسونا تلاش كنیم تا به دسته پایین‌تر سقوط نكنیم، اما در آن فصل و پس از آن مدام به فكر افزایش رتبه و صعود در جدول رده‌بندی رقابت‌ها بودیم. فصل پیش تنها یك رده با گرفتن سهمیه لیگ اروپا فاصله داشتیم. در بهترین زمان ممكن به بازی در اسپانیا پایان دادم. جایی كه در آن چیزهای زیادی را یاد گرفتم. نكونام درباره بهترین خاطراتش در دوران فوتبال حرفه‌ای لحظه‌ای هم درنگ نمی‌كند: انتخاب به عنوان بهترین هافبك در لیگ اسپانیا بهترین خاطره من بود، چرا كه مهر تاییدی بر توانایی‌های من به شمار می‌رفت و اثبات می‌كرد كه یك بازیكن ایرانی می‌تواند در سخت‌ترین محیط حرفه‌ای فوتبال نیز سربلند باشد. بهترین گل من در بازی مقابل بوردو در جام یوفا به دست آمد. هیچ یك از دو تیم موفق به گلزنی نشده بودند تا این كه من در نیمه دوم وقت اضافه توانستم گل برتری تیم را به ثمر برسانم. این گل ما را به مرحله یك شانزدهم نهایی رساند. كاپیتان تیم‌ملی فوتبال ایران درباره بهترین مطلبی كه تاكنون درباره او نوشته شده است، گفت: زیباترین چیزی كه مطبوعات درباره من نوشتند، وقتی بود كه روزنامه‌‌ها من را با خاویار ایرانی مقایسه كردند كه بسیار سرشناس است و در جهان بهترین به شمار می‌رود. یكی از روزنامه‌‌های اسپانیایی هم یك بار در توصیف من نوشت كه من همه خصوصیات بازیكنان اسپانیایی را دارم. این توصیف درباره یك بازیكن خارجی به ندرت در روزنامه‌‌های اسپانیایی اتفاق می‌افتد، اما شیرین‌ترین اتفاق فوتبالی‌ام در اوساسونا بستن بازوبند كاپیتانی در چند سال اخیر بود. من اولین كاپیتان خارجی در تیم اوساسونا بودم. جواد نكونام مسئولیت بسیار سنگینی را به عنوان كاپیتان تیم‌ملی بر دوش خود احساس می‌كند. اگر ایران بخواهد راه صعود به جام‌جهانی را طی كند، نكونام باید وظیفه كاپیتانی و بازی سازی را در تیم‌ملی به بهترین شكل انجام دهد و این مهم‌ترین موضوع است. ایران به شاداب بودن بازیکنان کلیدی‌اش در این راه نیاز دارد و از میان این ستاره‌ها، کسی سرشناس‌تر از جواد نکونام نیست...

تعداد صفحات : 19

درباره ما
سلام... قبل هر چیز از این که به وبلاگم سرزدین بی نهایت ممنونم! من یه استقلالی دو آتیشه ام... در ضمن روی رئال هم بدجور متعصبم... امید ابراهیمی و امیرحسین صادقی(عاشقشم)رو دوس دارم و گرت بیل ! ولی از تک تک لنگیا و بارسایی ها متنفرم.. دوستانی که مایلین با هم تبادل لینک کنیم لطفا لینکتونو بفرستین واسم تا تایید کنم و اون موقع بهتون خبر میدم با چه اسمی لینکم کنین... خب دیگه...کاری ندارین؟پس فعلا بای... راستی نظر یادتون نره!
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    بهترین بازیکن استقلال از اول فصل تا کنون به نظر شما؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 111
  • کل نظرات : 95
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 9
  • آی پی امروز : 7
  • آی پی دیروز : 5
  • بازدید امروز : 13
  • باردید دیروز : 6
  • گوگل امروز : 1
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 143
  • بازدید ماه : 500
  • بازدید سال : 2,688
  • بازدید کلی : 62,186
  • کدهای اختصاصی